Quantcast
Channel: | تــریــبــون |
Viewing all articles
Browse latest Browse all 20

انسان مختار یا انسان مجبور 3

$
0
0
علی عزیز ممنون که با این بیان منطقی این استدلال دوم رو مطرح کردی ، قبل از اون که این شبهه رو بررسی کنم ، ترجیح می دم یه توضیح و یکی دو نکته رو بگم. فکر کنم توی این وبلاگ طولانی ترین نوشته ها مال من باشه ، من اصولا آدمی هستم که وقتی قلم به دست می گیرم ، به راحتی نمی تونم نوشتن رو متوقف کنم... باز هم معذرت می خوام نوشته هام این قدر طولانی هستن ، اما خب فکر کنم یه نوشته جامع و طولانی ، بهتر از یه نوشته کوتاه ولی ناقص باشه.
در ضمن در مورد بحث هایی که توی این وبلاگ مطرح می شه هم یه نظری دارم. به نظر من تا پیش از اون که من وارد این وبلاگ بشم نوشته های دوستان ، بیش از اون که به یه مباحثه دو جانبه یا چندجانبه شباهت داشته باشه ، به یه سخنرانی مکتوب شباهت داشت. سخنرانی خوبه ، ولی با سخنرانی مکتوب نمی شه تمام زوایا و خفایای مطالب رو تشخیص داد. فکر کنم از وقتی من وارد وبلاگ شدم ، لحن نوشته ها تغییر کرده و کمی نوشته ها به سمت مباحثه دو جانبه سوق داده شده ، مزیت مباحثه این هستش که تفاوت دیدگاه ها ، دقیق تر مشخص می شه و بحث به سمت یک نتیجه گیری منطقی پیش می ره.یه پیشنهاد هم دارم ، به نظرم بهتره بعد از هر بحث ، توی وبلاگ یه نظرسنجی واسه مخاطبان وبلاگ بذاریم ، ببینیم که مخاطبان به کدوم عقیده رای می دن.
... و اما در مورد استدلال دوم شما

خب اگه اجازه بدین من این بحث رو جور دیگری مطرح می کنم. بیایم ببینیم اصلا مفهوم قدرت و روابط میان قدرت ها به چند شکل می تونه باشه. من خودم اشکال مختلف ارتباطی قدرت ها رو به دو شکل تقسیم می کنم.
۱- اولین حالت این هستش که بپذیریم در دنیا چند قدرت ، به طور مستقل از یکدیگر وجود داره ، این دقیقا همون تعبیری هست که شما از مسئله اختیار انسان داشتید. هرچند اختیار با قدرت خیلی فرق می کنه ، ولی من فرض رو بر این می گذارم که اختیار = قدرت.
خب اگه این فرض رو بپذیریم حرف شما کاملا درسته ، با پذیرش این که انسان موجودی است قدرتمند و دارای اختیار ، می تونیم این نتیجه رو بگیریم که این قدرت در عرض قدرت لایزال الهی قرار داره ، این دو مستقل از یکدیگر هستند ، در نتیجه ما قدرت هایی چندگانه در دنیا متصور می شویم ، که پذیرش کل این مسئله برابر هست با پذیرش شرک.
۲- اما دومین حالتی که ما می تونیم در این مورد متصور بشیم ، این هستش که بگیم انسان هرچند یه قدرت به حساب میاد ، ولی این قدرت مستقل از قدرت الهی نیست ، چنان که هیچ قدرتی در دنیا مستقل از قدرت الهی نیست ، لا حول و لا قوه الا بالله ، به عبارت دقیق تر این طور مسئله رو فرض کنیم که قدرت انسان در طول قدرت خداست ، نه در عرض قدرت خدا. قدرت انسان وابسته به قدرت خداست ، نه مستقل از اون. منبع اصلی قدرت در دنیا خود خداست ، اما اراده خداوند بر این بوده که انسان به عنوان یکی از مخلوقات او موجودی دارای اختیار باشه ، به بیان دیگر می تونیم این طور بگیم که قدرت انسان ناشی از اراده الهی است ، یعنی خداوند به انسان در چهارچوب قوانین آفرینش ، قدرت و اختیار بخشیده ، من فکر می کنم با پذیرش این وضعیت ، کاملا این شبهه برطرف می شه ، چرا که در این وضعیت انسان شریک خدا نیست ، بلکه باید گفت انسان همانند غلام و برده ای هست که صاحب او ، به او مسئولیت هایی رو امر کرده ، اما اون برده رو در اجرای مسئولیت های خودش یا اجرا نکردن مسئولیت های خودش آزاد گذاشته.

بنابر اون چه که گفت شد ، نتیجه می گیریم که انسان صاحب اختیار هست ، ولی در چهارچوب قوانین الهی ، یعنی اگر انسان بخواد کاری بکنه که خارج از قوانین الهی باشه نمی تونه این کار رو انجام بده و...


Viewing all articles
Browse latest Browse all 20

Latest Images

Trending Articles





Latest Images